یک روز سه بار یک هشدار یکسان را از گروههای مختلف دوستانم از چندین کانال دریافت کردم. این هشدار با ایمیل و فیسبوک و واتساپ به دستم رسید و دیدم بهشکل گستردهای در توییتر هم دستبهدست میشود. من در جواب از آنها تشکر میکردم و میگفتم که میدانم میخواهند به من کمک کنند (همه ما این را میخواهیم) اما میگفتم که، حقیقتش را بخواهید، آن هشدار درست نیست و حتی میتواند خطرناک باشد. حسی از دلشکستن به من دست میداد وقتی به آنها تذکر میدادم که حبسکردن نفس در سینه آزمایشی نیست برای اینکه دریابیم به کووید-۱۹ مبتلا شدهایم. و اینکه آب خوردن زیاد هم به دورشدن ویروس کرونا کمک نخواهد کرد.
این هشدارها که در شبکههای اجتماعی وایرال میشوند همیشه بهشیوه مشابهی شروع میشوند. یک پزشک، پرستار، متخصص سلامت یا کارمند دولت هشدارها یا توصیههایی را از این دست با کسی – گویا اغلب یک دوست یا قوموخویش – در میان میگذارد. این هشدارها معمولا معتبر به نظر میآیند و گاهی شاید حتی کمی از حقیقت را در هم در خود داشته باشند. اما تقریبا همیشه واکنشهایی احساسی را در خواننده به وجود میآورند. ترس و خشم مسریترین این واکنشها هستند.
ما درون یک همهگیری اطلاعات (info-demic) – یا همهگیری اطلاعات گمراهکننده (disinfo-demic) – به سر میبریم و همهمان نسبت به یکدیگر مسئولیت داریم، چه پزشک باشیم چه نباشیم
تمایل شدید به محفاظت از کسانی که دوستشان داریم معنیاش این میشود که برایمان خیلی سخت خواهد بود چنین پیامهایی را با آنها به اشتراک نگذاریم – میخواهیم دلسوز باشیم – اما بسیار ضروری است که دست نگه داریم و قبل از چنین کاری فکر کنیم. مثل خود ویروس کرونا، باید رد تماسهایمان را دنبال کنیم: چه کسی آن پیام را فرستاده، منبع اصلی پیام کیست و من چطور فهمیدهام که آن حرف درست است؟
من قبلا خبرنگار بیبیسی بودم و بعد از ۱۵ سال کار در اتاق خبر، در سال ۲۰۰۸ مشاور و مربی رسانههای اجتماعی شدم. از آن زمان که اتاق خبر بیبیسی را با توییتر آشنا کردم تاکنون، به بیش از ۶ هزار نفر آموزش دادهام که چطور بهنحوی کارآمد و با اطمینان از رسانههای اجتماعی استفاده کنند. ازجمله این افراد هزاران روزنامهنگار و مقام دولتی و پزشک عمومی و ورزشکار و سازمان غیردولتی و تاجر در سراسر جهان بودهاند. من همیشه روی این تاکید میکنم که اگر میخواهیم بر گسترش اطلاعات گمراهکننده چیره بشویم، خیلی مهم است که روانشناسی رسانههای اجتماعی را درک کنیم؛ بهخصوص در بحرانهایی مثل بحران حاضر.
افسانهها و شایعات
این مسئله که یک پزشک یا متخصص بهداشت، که مسئولیتی هم در جایی دارد، توصیهای را توییت کند در هفتههای گذشته دوباره زیر ذرهبین رفته است؛ یعنی وقتی که وزیر بهداشت فرانسه، اولیویه وران، درباره ایبوپروفن توییت کرد و گفت که در صورت داشتن تب این دارو را مصرف کنید. مطالب و شایعاتی درباره این قضیه وایرال شد و ببیشترین جستوجوها در موتورهای جستوجو درباره این موضوع شد و در رسانههای اجتماعی بیشتر از هر موضوعی به اشتراک گذاشته شد چون قابلدرک بود که مردم نگران شده بودند. گروه «سنجش واقعیت بیبیسی» این اشتباه را توضیح داد و درباره بقیه مطالب نادرستی که دستبهدست میچرخند نیز هشدار داد.
همه ما دنبال پاسخهایی هستیم که الان آنها را نداریم اما خیلی ضروری است که روشن شود ما چه چیزی را میدانیم و چه چیزی را نمیدانیم. ما درون یک همهگیری اطلاعات (info-demic) – یا همهگیری اطلاعات گمراهکننده (disinfo-demic) – به سر میبریم و همهمان نسبت به یکدیگر مسئولیت داریم، چه پزشک باشیم چه نباشیم.
بهترین راه برای مبارزه با اطلاعات گمراهکننده این است که زمینه موضوع را با اطلاعات صحیحی پر کنیم که بهراحتی هضم میشوند، جذابند و بهآسانی در ابزارهای ارتباطی همراه به اشتراک گذاشته میشوند
مهم است که به خاطر داشته باشیم که رسانهها و همچنین مردم دائما در سراسر کانالهای رسانههای اجتماعی بهدنبال زوایای جدید هستند و در پی متخصصانی که دیدگاهها و عقایدشان را با آنها در میان بگذارند. رسانهها و مردم نمیدانند که آیا کسی پا را از حوزه تخصصی خود فراتر گذاشته یا اینکه آیا بخشی از یک تحقیق علمی توسط صاحبنظران آن حوزه ارزیابی شده است یا نه. آنها شاید ندانند که محققان و پزشکان همیشه با هم موافق نیستند. آنها نمیدانند به نظرات چه کسی اطمینان کنند. اما در دوران بحران، اگر میخواهید توصیههای بهداشتی را برای کسی بفرستید، اطمینان مهمترین چیزی است که باید در نظر داشته باشید.
کلر واردل، متخصص پیشرو در گسترش اطلاعات گمراهکننده و بنیانگذار پروژه «فرست درفت نیوز»، میگوید: «بهترین راه برای مبارزه با اطلاعات گمراهکننده این است که زمینه موضوع را با اطلاعات صحیحی پر کنیم که بهراحتی هضم میشوند، جذابند و بهآسانی در ابزارهای ارتباطی همراه به اشتراک گذاشته میشوند. این اطلاعات همچنین باید پاسخگوی سئوالات مردم و نهایتا ترس آنها باشند. خلأهایی هست که فضایی ایجاد میکنند برای گسترش مهارنشدنی شایعات.»
ما باید این خلأها را با بزرگکردن منابع رسمی و قابلاعتماد پر کنیم. ما باید پیامهایی روشن را تکرار کنیم که عاری از اصطلاحات نامفهوم و بهشکلی کاربردی باشند؛ پیامهایی که به مردم گامهایی ملموس را توصیه میکنند که آنها از عهده برداشتنشان برمیآیند، مثلا شستن دستها و کمککردن به آنها تا بیشتر احساس کنند کنترل اوضاع در دستشان است.
رشتهتوییت هیدی توورک، استادیار دانشگاه بریتیش کلمبیا در کانادا، خاطرنشان میسازد که «ارتباطات در یک بحران بهداشتی عمومی بهاندازه دخالتهای پزشکی حیاتی است ... در واقع، سیاستهای ارتباطی یک دخالت پزشکی است». او در ادامه، فهرست مفیدی از گامهایی عملی را ارایه میکند که همه ما باید برداریم. این گامها عبارتند از:
* اطلاعات اضافه به مردم ندهید؛ نکتههای فهرستوار کوتاه با قابلیت اشتراکگذاری خیلی موثرترند.
* ضمیمهکردن تصاویر به متن، مثلا استفاده از عکس یا ویدیوهایی که صدا و زیرنویس داشته باشند در کنار متن، در یادآوری مسایل به ما کمک میکند.
* گرافیکهایی را که اطلاعرسان هستند، ازجمله فلوچارت و تایملاین و نمودار ون، در مطالب خود بگنجانید و در نظر داشته باشید که همه اینها باید در ابزارهای ارتباطی همراه هم کار کنند.
* از ویدیوهای مضحک استفاده کنید – از کودکانتان بخواهید که رقصهای شستن دست را در اپلیکیشن اشتراکگذاری ویدیوی «تیکتاک» به شما نشان بدهند. اینها شیوههایی عالی است برای دسترسی به مخاطبان جوانتر و برای نسلهایی با سن بالاتر هم خوب است: کلیپ «من زنده خواهم ماند» گلوریا گینور خواننده که در آن دارد دستهایش را میشوید دقیقا آن نوع اطلاعات وایرالشدهای است که ما نیاز داریم پخش شود.
منبع: مجله پزشکی بریتانیا
مجله پزشکی بریتانیا (British Medical Journal) یکی از معتبرترین و باسابقهترین هفتهنامههای پزشکی جهان است که از سال ۱۸۴۰ بهطور مرتب منتشر میشود.
نظر شما